
Jinx rain p13
از زبان ادرین :
+م م مرینت!؟ اتفاقی براش افتاده؟
_من اومدم اینجا تا اینو از تو بپرسم.
از زبان ادرین :
+م م مرینت!؟ اتفاقی براش افتاده؟
_من اومدم اینجا تا اینو از تو بپرسم.
برو ادامه ~>
از زبان مرینت :
نامه از لندن بود.
نام فرستنده : متیو چنگ
مکان فرستنده :لندن. خیابان xx پلاکxx
نام گیرنده : مرینت دوپن چنگ
مکان گیرنده: پاریس. خیابان x پلاکxx
بزن ادامه
از زبان مرینت :
_سوپرایززررر
+فی! خدای من سلام
بغل فی پریدمو محکم بغلش کردم. بالاخره جدا شدیم.
از زبان مرینت :
نور زیادی توی چشمم افتاده بود به سختی چشمم رو باز کردم.
_حالت خوبه مرینت؟
+آااد اد ادرین من کجام؟
_درمانگاه مدرسه ایم؟
+چ چرا؟
_چون غش کردی
سرم بدجوری ونگ ونگ میکرد انگاری رو حالت ویبره بود.
ادرین که از حال من مطمئن شد به کلاس برگشت. من هم وقتی درد سرم ساکت شد به توصیه پرستار به خونه رفتم.
بزن ادامه مطلب
مرینت وارد کلاس شد اول به من نگاه کرد؛ واقعا نمیدونستم چجوری باید با دختری که خودم شکستمش روبرو شم.
لطفا بزن ادامه مطلب