تصویر هدر بخش پست‌ها

Cat Noir

در این وبلاگ قرار هست تا در ارتباط با میراکلس فعالیت بشود

Jinx rain p3

Jinx rain p3

| PCN

از زبان مرینت :

روی تختم نشسته بودم، وای خدای من یعنی واقعا تموم شد اون هم به این سادگی؟ واقعا؟ 

_مرینت ل.. 

+تیکی دلداری نمیخوام اگه فقط یذره تنها باشم شاید بشه باهاش کنار اومد

_باشه مرینت 

+ممنونم

چرا باید بین اینهمه آدم این اتفاق ها برای من بیفته. مرینت تو لیدی باگی خودتو کنترل کن آروم باش ابر قهرمان شهر که گریه نمیکنه آروم باش آروم 

+هق.. هق هق.. هق

از زبان ادرین:

+بنظرت چیکار میتونم بکنم؟ 

_درارتباط با چی؟ 

+خودتو به اون راه نزن پلگ

_خیله خب اول یه تیکه پیر بده انرژی بگیرم

+بیا شیکمو تو این شرایط هم دنبال پنیری-_-

_اومم چه خوشمزست. خب ببین تو مرینت از دست دادی ولی فکر نکنم کت نوار اون رو از دست داده باشه هوم؟ 

+درسته پلگ چرا به ذهن خودم نرسید. پلگ پنجه ها بیرون 

به سمت خونه مرینت راه افتادم میخواستم به در بالکن مرینت بزنم که با صدای گریه ای که شنیدم قلبم هزار تیکه شد من با این دختر چی کردم

عزمم رو جمع کردم و در زدم

بزن ادامه

 

 

 

Jinx rain p2

Jinx rain p2

| PCN

از زبان مرینت:

+من منظ منظورت چیه

_ببین ماری نه ببخشید مرینت من خیلی فکر کردم حسم نسبت بهت سرد شده من این عقیده رو دارم که در ارتباط با تو هم همینه. ما هنوز سنمون کمه برای همین در ارتباط با عشق و عاشقی درست عمل نمی‌کنیم و یروز توهم از من سرد میشی پس چه بهتر که اونروز امروز باشه نه؟ 

 

انگاری طناب دار رو دور گردنم انداخته بودن اونقدر حالم بد بود که نمیتونستم حرف بزنم. 

نمیدونم چرا سکوت کردم شاید چون خودمو قانع میکردم کاری که داره میکنه بخاطر فشار های پدرشه‌. 

بغض لعنتی 

 

 

 

 

بزن ادامه