تصویر هدر بخش پست‌ها

Cat Noir

در این وبلاگ قرار هست تا در ارتباط با میراکلس فعالیت بشود

Jinx rain p3

Jinx rain p3

| Rei

از زبان مرینت :

روی تختم نشسته بودم، وای خدای من یعنی واقعا تموم شد اون هم به این سادگی؟ واقعا؟ 

_مرینت ل.. 

+تیکی دلداری نمیخوام اگه فقط یذره تنها باشم شاید بشه باهاش کنار اومد

_باشه مرینت 

+ممنونم

چرا باید بین اینهمه آدم این اتفاق ها برای من بیفته. مرینت تو لیدی باگی خودتو کنترل کن آروم باش ابر قهرمان شهر که گریه نمیکنه آروم باش آروم 

+هق.. هق هق.. هق

از زبان ادرین:

+بنظرت چیکار میتونم بکنم؟ 

_درارتباط با چی؟ 

+خودتو به اون راه نزن پلگ

_خیله خب اول یه تیکه پیر بده انرژی بگیرم

+بیا شیکمو تو این شرایط هم دنبال پنیری-_-

_اومم چه خوشمزست. خب ببین تو مرینت از دست دادی ولی فکر نکنم کت نوار اون رو از دست داده باشه هوم؟ 

+درسته پلگ چرا به ذهن خودم نرسید. پلگ پنجه ها بیرون 

به سمت خونه مرینت راه افتادم میخواستم به در بالکن مرینت بزنم که با صدای گریه ای که شنیدم قلبم هزار تیکه شد من با این دختر چی کردم

عزمم رو جمع کردم و در زدم

بزن ادامه

 

 

 

از زبان مرینت :

داشتم با اشک های خودم کلنجار می رفتم که صدای در از بالکنم اومد. سریع اشک هام رو پاک کردم رفتم بالا تا ببینم صدا مال چیه؟ 

دریچه رو که باز کردم با دوتا تیله سبز روبرو شدم اونجا یکی از جاهایی بود که نفس کشیدن فراموشم شد

جیغ خفیفی کشیدم که کت سعی کرد با دستش جلو دهنم رو بگیره. 

+کت نوار ترسوندیم

_ببخشید پرنسس اومده بودم گشت شبانه که گفتم بیام حال رفیق شفیقم رو بپرسم

+از دیدنت خوشحال شدم لطفا بیا داخل بیرون سرده

_باشه

وقتی کنار هم روی تخت نشستیم تفنگ سوالاتم رو به سمتش گرفتم

+کت نوار

_لطفا راحت باش پیشی صدام کن 

+باشه؛ پیشی

_جانم

+از کی اون پشت بودی؟ 

_تازه رسیدم ولی صدای اون مروارید های قشنگ چشماتو شنیدم . نباید با گریه چشاتو خسته کنی پرنسس

+نمیدونم داری از چی حرف میزنی 

_ آها یعنی گریه نمیکردی؟ 

+نه! منو گریه؟ حتما اشتباه دیدی

_پرنسس دروغگو

بغضم ترکید و باز گریه هام از سر گرفته شد نمیدونم چرا اشکام تمومی نداره! 

از زبون کت نوار:

یهو دیدم زد زیر گریه 

+پرنسس لطفا آروم باش 

_من آرومم فقط.. فقط... 

صبر کردم گریش تموم شه و اشکاش رو پاک کنه

+چیزی شده مرینت؟ 

_میشه پیشی راجبش حرف نزنیم؟ 

+آره میشه چرا نشه فقط تو آروم باش و سعی کن قوی باشی باشه؟ 

_چشم

از زبان مرینت:

یهویی صدای قار و قور شکم کت بلند شد

دوتایی به هم نگاه کردیم و زدیم زیر خنده 

+میرم از پایین چیزی بیارم 

_شرمنده ام ممنون

رفتم طبقه پایین

+مامان 

_جانم عزیزم

+ میشه یکم کروسان بردارم 

_آره قشنگم بردار؛ یه نامه روی میز کنار فر برای تو اومده 

+ممنون مامان 

کروسان ها و نامرو برداشتم و به اتاقم برگشتم

نامه رو روی میز گذاشتم و کروسان هارو بردم برای پیشی

_این بوی خوب مال چیه؟ 

+مال کروسان میخوری؟ 

_مگه میشه نخورم

+بفرمایین

_ممنون پرنسس

مشغول خوردن بودیم که موبایلم زنگ زد. 

الکس بود! 

 

آنچه خواهید خواند:

اتفاقی افتاده؟ 

باید برگردی به گذشته

رفتم به ارامگاه تا شاید نشانی ازش پیدا کنم